مهران :: 84/6/28:: 10:39 صبح
الهی سقف آرزوت / خراب بشه روی سرش
بیای بببنی که همه / حلقه زدن دور و ورش
الهی که روز وصال / تو واژه از سمت شما
هیچی از اون روز نمونه بجز گلای پر پر
قسم می خوردی با منی / قسم می خوردی به خدا
خدا الهی بزنه تو کمرت / تو کمش
من اهل نفرین نبودم / چه برس که تو باشی
بیاد الهی خبرت / بیاد الهی خبرش
عمرت الهی کم نشه / اما پر از غصه باشه
زجرایی که به من دادی / بکشی تا اخرش
الهی به روز خوش از / تو گلوت پایین نره
روسوای عالمت کنن / او چشای دربه درت
می خوام بدونم قد من / عاشقت دوست داره
این که رها کردی من و / می ارزه به دردسرش
هر چی بدی کردی به من / الهی اون با تو کنه
ببنی دیگری به جات / رفته شده همسفرش
مهران :: 84/6/26:: 9:48 عصر
از من دوباره بنویس / با او لطیف دستات
از من بگودوباره / با اون حریر لبهات
من و بخون دوباره / تو هر غزل ترانه
با من بمون دوباره / بی حرف و بی بهانه
سبد سبد ستاره / برام بیار دوباره
من و ببر به اونجا / که مهتاب خونه داره
همیشه عاشقم باش / با من بمون همیشه
هی یاد تو یه لحظه / ازمن جدا نمی شه
نذار که بی تو باشم / یه بی صدای خسته
تو این قفس بمونم / با پر و بال بسته
مهران :: 84/6/10:: 12:9 صبح
بذار برم / دیگه طاقت ندارم
خسته شدم / از عاشقی بیزارم
یه روز شدی / محرم دل خونم
حالا عشقت / شده بلای جونم
بزار برم نگو نه!! / نگو بی تو چی می شه
می دونم که می دونی / با تو دیگه نمی شه
وعده هات باد هواس / ادعات بی انتهاست!
تو می خوای باور کنم / که رفتنم اشتباس!
بذار برم / دیگه نیار بهونه
من چی بودم / بازی بچگونه
تو باورت / ازم یه برده ساختی
اما بدون / این بازی رو تو باختی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ